مجموعه ها :
تفسیر موضوعی قرآنفقه قرآنی
آفریدگار و آفریده
ولایت و حکومت
اندیشه و تمدن
اسلام و ادیان الهی
احکام و معرفت اعمال
اخلاق اسلامی در قرآن
عنوان ها :
تسبیح گویان ربنقدی بر سوفیسم
هو الله
مزاياى هميشگى اعتقاد به خدا
ايمان به خدا مدافع آزادى راستين
مناظره پيرامون حدوث جهان
آیا در وجود خدا شکی هست ؟!
اسامی و صفات بین خالق و مخلوق
آفریدگار و آفریده | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |
بعضی از الفاظ مخصوص خداست، بعضی هم مخصوص خلق است و بعضی از آنها لفظاً مشترک بین خالق و مخلوق هستند نه معناً ؛ مثلاً ما از جمله « خدا عالم است » چه می فهمیم ؟ آگاهی خودمان را یا غیر خودمان را ؟ آگاهی هم دو نوع است؛ یکی آگاهیِ الوهیت می باشد و دیگری آگاهیِ خلقی است. ما کدام را می فهمیم؟ اصل آگاهی را. اصل آگاهی دو بُعد دارد یک آگاهیِ مطلق است و یکی هم غیر مطلق. یک آگاهی، نقص، فقر، قصور و تقصیر است و یک آگاهی غنای مطلق است فلان شخص فقر دارد. دیگری غنا دارد. هر دو دارا هستند. ولی آیا فقر و غنا با هم همسانند؟
فلانی یک ریال هم ندارد ولی فقر دارد. فلان شخص جهل دارد مطلقاً؛ و آن یکی علم دارد مطلقاً هر دو دارند ولی دارایی جاهل، دارایی منفی و مطلق است و دارایی عالم؛ مثبت و مطلق است. بنابراین لفظ وجود ، علم ، حیات ، سمع و بصر از نظر لفظی مشترکند ولی از جهت معنوی مشترک نیستند . علم خدا، علم است ولی علمی است وَرایِ علم خلق. همان طور که ذات خدا وَرایِ کل ذَوات است و مِثل ومُشابهی برای او نیست، علم، قدرت، سمع، بصر و یداللّه مِثلی ندارد. بنابراین آیات متشابه هم همین طورند زیرا دربارۀ ذات و صفات و افعال خدا نازل شده اند و پیرامون احکام نیستند. تشابه هم تنها از نظر لفظی است. یداللّه با یَدِ خَلق لفظاً برابرند ولی یداللّه عضو نیست، محدود نیست؛ ولی ید ما عضو است و محدود؛ پس لفظاً مشترکند، معناً تباین کلّی دارند.
در توحید صدوق روایت بسیار لطیفی از امامصادق(ع) نقل شده که می فرماید: تسبیح به حمد یعنی چه؟ ما مأموریم تسبیح به حمد کنیم. صرف تسبیح کافی نیست، حمد صِرف همکافی نیست. چون حمد بدون تسبیح یعنی، موجودٌ، سمیعٌ، بصیرٌ؛ در حالی که اینگونه حمد تشبیه است. موجود: وجود ما است؛ سمیع، سمع ما؛ بصیر، بصر ما. پس، صِرف حمد، موجب تشبیه می شود و اگر هم فقط تسبیح کنیم: خدا علم ما را بهماداد، قدرت ما را به ما داد. این نفی کلی است. (سبّحوه بحمده) یعنی به وسیله اثبات تنزیه کنید. عالِم یعنی لیس بجاهل،موجودٌ یعنی لَیسَ بمعدوم. تنها ما « لَیسَ » را می فهمیم. ما در بُعد « لَیسَ » هر چه تعمّق کنیم معرفتمان بیشتر می شود. وجود خدا را بهتر میفهمیم. منتها به وجود خدا به عنوانِ « کُنهِ موجودیتش » ، احاطه معرفتی نداریم. خدا موجود است، ولکن جدا از کل موجودات، حیّ است، و جدا از کل قدرتها و سایر صفات، قدیر است. بنابراین ما در بُعد وجودیِ ذات وصفات و افعال حق تعالی، هم معرفت داریم و هم نداریم. چون به ذات و صفات و اسماء الله، احاطه نداریم. آریمی فهمیم قدیر است ولی نه به صورت قدرت های ما، علیم است نه بهگونۀ علم ما. این عبارت از امام معصوم خیلی عبارت لطیفی است: علم ما حتی علم خاتم الأنبیا (ع) که افضل الخلق است اصلاً با علم خدا تناسب ندارد. این مثَل است برای آن و نه مِثل؛ او مِثل ما عالم و قادر نیست یعنی علمش جدا از علم ماست. قدرتش جدا از قدرت ماست. و بالاخره ذات، صفات و افعال او با همه چیز ما تباین کلّیدارد.
والسلام علی عبادالله الصالحین
بخشی از آثار صوتی خادم القرآن آیت الله العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی
تسبیح گویان رب
آفریدگار و آفریده | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |تمامى آفريدگان تسبيح گويان به وسيله سپاسگذارى خدایند، چنانكه در آياتی از قرآن هدايت هر موجودى را پس از آفرينشش از رحمتهاى ربانى وانمود كرده كه محورش همين تسبيح به حمد است، و اين تسبيح بر خلاف لغت فلسفه و عرفان كه احياناً آنرا تأييد مىكند، به اصطلاح تسبيح تكوينى نيست، نگرش درست مكلفان بسوى آنان و كاوش در ذاتيات و صفات و افعال آنان، خود گوياى اين است كه همگان آفريدگان خدايند، روى اين اصل دريافت اين تسبيح تنها مربوط به مكلفان است، بويژه تسبيح جمادات و نباتات، ولى اينجا جمله" ولكن لاتفقهون تسبيحهم" به كلى علم به اين گونه تسبيح را از كل آفريدگان سلب كرده و ويژه خود مكلفان قرار داده، كه شما هرگز نمىتوانيد تسبيح اينان را دريابيد
نقدی بر سوفیسم
آفریدگار و آفریده | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |اين شبهه سوفسطائى، تنها مشكلى كه سر راه ما ايجاد مىكند «مشكل شعور و احساس» است، ولى احساس و درك ما از حوادث و پديدههاى جهان، در شمار وهم و خيالى كه هيچ گونه سايهاى از حقيقت در آن نباشد نيست. ما از سوفسطائیان مىپرسيم: اگر فرضاً حقيقتى در جهان باشد، به نظر شما ذات و صفات و آثار آن (كه اكنون آن را نيافتهايد) چگونه است؟ و ما چگونه مىتوانيم آن را بشناسم؟
هو الله
آفریدگار و آفریده | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |كلمه «الله» از «اله» گرفته شده (يعنى تحيّر و سرگردانى) چرا كه مخلوقات از درك حقيقت و احاطه به چگونگى خدا، حيرانند. نه او را مىتوان به حس درك كرد و نه به خيال؛ بلكه او ايجاد كننده خيال ها و آفريدگار حس ها است. چرا كه مخلوقات از درك حقيقت خدا عاجزند و در پرتو او اطمينان خاطر مىيابند و به درگاه ساحت او ناله سر مىدهند و راز و نياز مىكنند.
مزاياى هميشگى اعتقاد به خدا
آفریدگار و آفریده | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |اعتقاد به وجود خدا داراى مزايايى هميشگى است، و در اينجا سه دليل وجود دارد كه هرگز دين و ايمان به خدا از بين نمىرود. نظام تربيتى اى كه بر «ايمان» استوار باشد، نظامى است كه در هر زمان و مكان و در هر جوى مناسب با افراد بشر است؛ اما نظام تربيتى كه بر فلسفه طبيعى كه هدف از آن تندرستى و لذت است استوار مىباشد، تناسب و سازش با بيماري هاى مزمن درمانناپذير و بيمارانى كه از بهبودى خود نااميدند ندارد.
ايمان به خدا مدافع آزادى راستين
آفریدگار و آفریده | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |بعضى افراد با اينكه اقرار به وجود خدا دارند اما از ترس اينكه قيود بندگى به آزادى آنها لطمه مىزند از ايمان به او شانه خالى مىكنند. ولى بايد توجه داشت كه ايمان به خدا «قيد» هست اما قيد گشايش است. قيداست كه ضامن آزادى انسان از اسارت هواپرستى است و به آن افرادى كه در جستجوى رستگارى هستند، حيات و نور مىبخشد. پس هر قيدى چنان نيست كه رهائى از آن واجب و يا درست باشد. زيرا انسان به هر حال در قيد است. يا در قيد عقل است و يا در قيد هواپرستى. و روشن است كه با هواپرستى جلو تابش عقل گرفته مىشود.